16 ویژگی رهبران موثر
من (مایکل مسترسون) در این مقاله به 16 ویژگی رهبران موثر اشاره میکنم که همهشان بر اساس تجربیات شخصی بوده و اغلب شان مخالف چیزی است که به احتمال زیاد در رسانه های کسبوکاری معروف خواندهاید. این مقاله قسمتی از کتابم به نام ” تبدیل ثروت به رویا ” است.
بیایید نگاهی بیندازیم به آنها …
رهبران موثر، برای انجام کارهای بزرگ در بقیه انگیزه بوجود میآورند
هیچ کدام از مهارتهای مدیریت بهاندازهی پیدا کردن و پرورش دادن کارمندان فوقالعاده، مهم نیست. هیچ چیز یک کسبوکار را سریعتر و بهتر از این به جلو نمیبرد.
بهترین رهبران، عالیترین اشخاص را استخدام و بالاترین اهداف را تعیین میکنند و کاری میکنند آن اهداف، مهیج به نظر برسند و بعد، همهی اعضای گروه را متمرکز میکنند روی مهارتهای لازم برای رسیدن به آن اهداف. آنها تمایل دارند به سخت فکر کردن و رسیدن به ایدههای جدید و مهمتر از آن، یاد گرفتهاند چگونه کاری کنند تا افراد، آن ایدهها را در آغوش بگیرند. به جای استفاده از مشوق های بوجود آورندهی حس خوب (مثل جوایز بهترین کارمند ماه)، کارمندان را اقناع میکنند برای کار کردن سختتر و هوشمندانهتر؛ تا آنها با استفاده از میل درونیشان بهترین کارشان را ارائه دهند.
رهبران موثر روی کار تمرکز میکنند، نه روی سیاست ها
بهترین رهبران به اهداف اهمیت میدهند؛ آن هم با به کار گرفتن هوشمندانهی بهترین توانایی های شان در جهت رشد کسبوکار و رضایت مشتری.
آنها وقت کمی را صرف فکر کردن به خودشان میکنند. علاقهای به سوء استفاده از موقعیتها ندارند و اهمیتی به سلسله مراتب نمیدهند.
رهبران موثر از اهمیت رقابت در کسبوکار خبر دارند؛ ولی میدانند اهمیتش بهاندازهی همکاری و مشارکت نیست
محیطی که در آن همکاری و مشارکت ارزشمند است، ثروتی ست که منفعت فراوانی برای تان خواهد داشت. وقتی در کسبوکار رقابت زیاد میشود، اتفاقات بد زیادی خواهد افتاد که شاید باعث رفتار های مخرب شود. مثل موقعی که مدیران به جای همکاری، اطلاعات را از هم مخفی نگه میدارند.
خیلی موفقتر هستیم اگر به جای نگران شدن دربارهی جلو زدن احتمالی رقبا؛ به پیشرفت محصولات فکر کنم یا انجام کارهای بهتر برای فروش.
رهبران موثر به مشتریان شان اهمیت میدهند
اگر به مشتریان تان اهمیت میدهید، در اوقات فراغت تان به این موضوع فکر خواهید کرد که چگونه محصولات تان میتوانند سطح زندگی آنها را بالا ببرند. این طرز فکر، مستقیم شما را میبرد به فکر کردن دربارهی شیوهی بیشتر کردن کارآیی، بالا بردن کیفیت و گسترش خدمات مشتری؛ یعنی همان مواردی که باعث بالا رفتن درآمدتان میشود.
رهبران موثر، سریع تصمیم میگیرند
این ایجادکنندگان کسبوکار هستند که تصمیمات را میگیرند. اغلب، یک ایده دارند و در موردش با شخص مورد اعتمادشان صحبت میکنند و بعد، تصمیم میگیرند که یا ایده را فراموش کنند یا اجرایش کنند. میدانند که هر چه سریعتر ایدهشان را آزمایش کنند، سریعتر به خوب یا بد بودنش پی خواهند بود.
امروزه هیچ کارفرمایی مستقل از کارمندانش نیست. او نمیتواند به تنهایی موفق شود؛ میزان عالی بودن توانایی ها یا سرمایهاش مهم نیست. امروز، کسبوکار بیش از هر وقت دیگری دربارهی مساله ی همکاری ست.
” اوریسن سوئت ماردن “
رهبران موثر میدانند چگونه برای ایدههای شان حامی بیابند
وقتی دربارهی ایدهای هیجان زده هستید، تحریک میشوید تا سریع بروید همهی افراد شرکت را با خبر کنید. ولی رهبران موفق میدانند اگر میخواهند ایدهشان عملی شود، باید با حمایت افرادی را داشته باشند که کار قرار است به دست آنها انجام شود.
اغلب، این یعنی ارائهی ایده به تعداد محدودی از اشخاص با نفوذ؛ مثلا تعدادی از روسای بخش های مختلف، بعضی از تکنسین ها و یک یا دو نفر از افراد بخش خدمات مشتری. شما با نشان دادن این که چطور شرکت (و آنها) از این ایده سود میبرند، آنها را جذب ایده تان میکنید.
بعد، اجازه میدهید بقیه، کارها را انجام دهند.
رهبران موثر روش واگذاری کارها را بلدند
بعضی وقت ها گفته میشود اگر میخواهید کاری درست انجام شود، خودتان انجامش دهید. ولی به عنوان مدیر عامل یک شرکت در حال رشد، نمیتوانید برای مدت زمان زیادی این طور عمل کنید. باید شروع کنید به محول کردن مسوولیت به سایرین. این تنها کاری ست که میتوانید انجام دهید برای آزاد کردن وقت تان و اختصاص آن به تمرکز روی کارهای مهمی که باعث رشد کسبوکارتان میشود.
دو کار مهم است که نباید به کسی واگذارش کنید:
مسوولیت نهایی فروش و مسوولیت نهایی کیفیت محصول.
ولی اگر یک پروژه را شخص دیگری بتواند با موفقیت انجام دهد… مسوولیتش را واگذار کنید. در ضمن باید مسوولیت چیزی را که پایینتر از حد تواناییتان است، به شخص دیگری محول کنید.
فکر کنید نمایندهی شما فقط باید شخصی باشد که تجربهی آن کار را دارد. واگذاری مسوولیت را به عنوان فرصتی نگاه کنید برای به چالش کشیدن افرادتان که با آن، اجازهی یادگیری مهارتهای جدید میدهید.
رهبران موثر، جزییات را مدیریت نمیکنند
دو مشکل عمده در مدیریت جزییات وجود دارد. اول اینکه نتیجهای ندارد و وقت زیادی از شما میگیرد؛ آن هم وقتی که باید صرف کارهای مهمتری شود. دوم این که، اعتماد به نفس آن شخصی را که برای این کارهای جزیی، مدیریتش میکنید، تضعیف خواهد کرد.
با این حال، وقت هایی وجود دارد که باید این کار را بکنید. کارمندان جدید، حتی وقتی از بهترین ها باشند، باید برای مدتی به صورت کامل مدیریت شوند. در ضمن، کارمندان با تجربهتان هم نیاز خواهند داشت به مدیریت جزیی شما؛ آن هم زمانی که کار جدیدی به آنها محول میکنید.
رهبران موثر فرهنگ مسوولیت پذیری به وجود میآورند
مسوولیت پذیری یعنی تمام کسانی که در پروژه سهمی دارند، نسبت به نتایج موفق و موفقیت کلی سازمان احساس مسوولیت کنند. اساس مسوولیت پذیری، اعتماد است. شما باید به افراد برای کاری که قرار است انجام دهند، اعتماد کنید؛ که این مورد، ما را برمیگرداند به مشکل مدیریت کارهای جزیی.
مثلا اگر به “تام ” بگویید وظیفهاش تکمیل ساخت یک محصول جدید است؛ باید در انجام دادنش به او آزادی و اختیار کامل بدهید (البته همراه محدودیتهای معقول و از پیش تعیین شده). اگر او بداند مراقبش هستید، هیچ وقت برای خوب انجام دادن کار، احساس مسوولیت نمیکند.
رهبران موثر متوجه هستند که همیشه کار گروهی کارآمد نیست
امروز، این نظریه که کسبوکارهای خوب به کار گروهی احتیاج دارند، خیلی رایج است. بر اساس تجربهی من، کار گروهی، نقاط مثبتی دارد؛ ولی فقط در زمان و مکان مناسب. واقعیت این است که اغلب رهبران، همیشه موافق کار گروهی نیستند. دوست دارند که کارها انجام شود، ولی میدانند کار گروهی، مناسب هر پروژهای نیست.
پیشنهاد میکنم کارمندان تان را فقط برای پروژههایی در قالب یک تیم سازماندهی کنید که اهداف و تاریخ اتمام مشخص دارند. مثل رسیدن به یک درصد فروش معین یا تولید یک محصول جدید. آنها را از اهداف و تاریخ تحویل کار با خبر کنید. این نکته را روشن کنید که از همه انتظار میرود به صورت فردی عمل کنند، ولی باید گروهی (و با لذت) به هدف رسید.
رهبران موثر خوب ارتباط برقرار میکنند
در خیلی از موارد، رهبری، همان ترغیب افراد است، متقاعد کردن افراد دربارهی این که چشمانداز، استراتژی و راه حل تان، همان چیزی است که باید دنبال شود و این یعنی باید سخنگوی ماهری باشید. اغلب مردم علاقهای به سخنرانی در جمع ندارند؛ ولی هر چه بیشتر این کار را بکنید، ماهرتر میشوید و اضطراب کمتری حس خواهید کرد.
پیشنهاد می کنم مقاله تعریف کارآفرینی چیست؟ را بخوانید.
رهبران موثر از هر نشستی برای فایده رسانی به خودشان استفاده میکنند
هر نشستی که با کارمندان یا همکاران تان برای گفتوگو دربارهی کسبوکار دارید، فرصتی ست برای رسیدن به اهداف تان. چه دوست داشته باشید، چه نداشته باشید، این کاری اجباری ست. شما در صحنه هستید. شخص یا اشخاصی که ملاقات شان میکنید، مخاطبان تان هستند. چه کاری انجام میدهید، چگونه عمل میکنید، چه حرفی میزنید، حالت تان و لحن صدایی که انتخاب میکنید، تاثیر خواهد گذاشت.
مطمئنا باید با طرحی هدفمند، وارد هر نشست شوید. آن طرح باید شامل هدف مشخصی باشد. (“من باید نشست را با یک قرارداد سرمایهگذاری با “جف ” ترک کنم.”) آن طرح در ضمن باید شامل ایدهی روش دستیابی به آن هدف هم باشد. («من استدلالی منطقی و سریع انجام میدهم.»)
ولی اگر مدیریت جلسه با شما باشد، باید کارهای بیش تری هم بکنید. باید مطمئن شوید جلسه فرصتی برای منافع هر شخص دیگری هم بوجود میآورد. طراحی یک نشست فقط بر اساس اهداف خودتان نتیجهاش شکست است؛ به خصوص اگر افراد دیگر، طرحی برای خودشان نداشته باشند.
رهبران موثر میدانند چگونه مذاکره کنند
در اغلب قراردادهایی که تنظیم میکنید، شاید نیازی به مذاکره نباشد. شما میدانید از این قرارداد چه میخواهید. چیزی را که دیگران میخواهند، با پرسیدن سوال متوجه میشوید. به این فکر میکنید که چطور همگی میتوانند به خواسته های شان برسند و در نهایت به قراردادی میرسید که همه از آن راضی هستند.
البته رسیدن به چنین قراردادی اغلب، فکر و مطالعهی زیادی از طرف شما میخواهد. شما باید از تمام جنبه های مسائل پیش رو با خبر باشید. در نهایت وقتی به موردی مناسب برای هر دو طرف میرسید، پایهی لازم برای انجام یک معاملهی خوب را خواهید داشت.
رهبران موثر با ملاحظه هستند
بعضی وقت ها کارآفرینان بلندپرواز چنان به شدت روی اهداف شان تمرکز میکنند که ملاحظات دیگری مثل احساس اشخاص را فراموش میکنند. آنها نسبت به کارمندان شان بیحوصله، سختگیر، متکبر و پرخاشگر میشوند. البته این رفتار در کوتاه مدت موثر است.
ولی بهترین رهبرانی که میشناسم خودشان را به بقیه تحمیل نمیکنند. آنها میدانند که غرور و گستاخی، کارآیی را از بین میبرند. خودشان را جای بقیه میگذارند و با فهمیدن دیدگاه آنها، کارشان را پیش میبرند؛ در حالی که حس خوبی نسبت به خود دارند… و البته نتایج بلند مدت بهتری به دست خواهند آورد.
رهبران موثر با کارمندان شان صمیمی نمیشوند
بهترین رهبران فراموش نمیکنند رابطهشان با کارمندان بر اساس کار بوجود آمده است. یعنی نباید دربارهی مشکلات شخصیتان با کارمندان صحبت کنید؛ هر چقدر هم که فشار روی تان باشد یا کارمندان تان فهمیده به نظر برسند. در ضمن، نباید به آنها اجازه دهید که مشکلات شخصیشان را با شما در میان بگذارند، حتی اگر با حل مشکل شان احساس خوبی به شما دست دهد.
رهبران موثر بعضی وقت ها خلاف جریان حرکت میکنند
به عنوان رهبر شرکت تان باید به چشماندازه تان پای بند باشید و تابع نظر بقیه نشوید. شاید مجبور شوید بر خلاف عملکرد همه در صنعت رفتار کنید. این کار شاید امن نباشد. این کار، حرکت در وسط جاده نیست؛ ولی همان طور که مقاله نویس معروف، “جیم هایتاور ” میگوید: در وسط جاده چیزی جز خطوط زرد و جانور گورکن لِه شده وجود ندارد.