ایده های فروش موفق
هنگامی که شما یک محصول یا خدمتی دارید، باید بازاریابی و فروش آن را شروع کنید. چه محصولی بی نظیر داشته باشید و چه به دنبال ورود به یک بازار مستقل باشید، برای افزایش سود به ایده های فروش جدید برای کسب و کار نیاز دارید. اطلاعاتی که در زیر می یابید می تواند در ایجاد ایده فروش موفق و افزایش فروش به شما کمک کند.
روی مشتریان موجود متمرکز شوید
اگر می خواهید فروش خود را افزایش دهید، باید تمرکز خود را از جذب مشتری جدید تغییر دهید تا به افرادی که قبلا محصولات یا خدمات شما را امتحان کرده اند دوباره بفروشید.
طبق گفته متخصصان فروش و بازاریابی بهترین مشتری ها برای فروش در حال حاضر مشتری های قبلی هستند تا یک غریبه که باید فرایند طولانی تبدیل آن به مشتری بالقوه را طی کنند.
اگر روی مشتریان قبلی خود متمرکز شوید، می توانید فروش خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.
مشتری را برای شرکت خود حفظ کنید
اگر احساس می کنید با مشتری در هنگام فروش هماهنگ نیستید و نظریاتتان متفاوت است، موضوع را شخصی تلقی نکنید. این بارها اتفاق می افتد. اگر این اتفاق افتاد و شما احساس کردید که او کاندیدای خوبی برای فروش است، سعی کنید او را برای شرکت و کسب و کار خود حفظ کنید.
به جای تلاش برای ایجاد رابطه ای که امکان پذیر نیست، از کسی در داخل شرکتتان که مهارت فراوانی در این کار دارد بخواهید با این مشتری طرف شود. چه کسی بهتر می تواند با این مشتری کنار بیاید؟ آنها را به یکدیگر معرفی کنید. با این کار می توانید فروش شرکت خود را بالا ببرید.
فروش به کمک همکاران را تمرین کنید
بسیاری از شرکت ها از این رویه استفاده می کنند. در بسیاری از کسب و کار ها یک مشتری بالقوه دست کم با دو فروشنده صحبت می کند. به محض آنکه فروشنده احساس می کند آبش با خریدار در یک جوی نمی رود، به او پیشنهاد می کند با فروشنده دیگری صحبت کند. به مشتری می گوید: « این کسی که به شما معرفی می کنم به مراتب در زمینه این محصول از من قوی تر است.»
از این روش زمانی استفاده می شود که تضادی میان شخصیت فروشنده و خریدار وجود دارد. گاه مشتری فروشنده را دوست ندارد و فروشنده این موضوع را حس می کند.ممکن است فروشنده از خریدار خوشش نیاید که این فروش کردن را غیرممکن می کند. در مواقعی هم مشتری اگر مسن تر باشد، دوست ندارد یک فروشنده جوان به او فروش کند. ممکن است خریدار زن بخواهد فروشنده به او هم زن باشد. همیشه به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است فروشنده و خریدار با هم همخوانی نداشته باشند. اما وظیفه شما این است که مشتری را برای شرکت نگه دارید.
فشار بیش از اندازه نیاورید
قبل از اینکه برای نهایی کردن فروش درخواست بدهید باید چهار نکته را در نظر بگیرید:
اول، مشتری باید کالای شما را بخواهد.
دوم، مشتری باید به آن احتیاج داشته باشد.
سوم، مشتری باید بتواند از عهده پرداخت آن برآید.
چهارم، مشتری باید بتواند از آن استفاده کند.
اگر بدون توجه به این چهار نکته تقاضای قطعی کردن فروش کنید، موفق نخواهید شد.
حق همیشه با مشتری است
هرگز به خریدار نگویید که اشتباه می کند. هرگز با او بحث نکنید. هرگز فکر نکنید فروش کردن رقابتی است که باید در آن پیروز شوید. بدون توجه به اینکه مشتری چه می گوید، آرام و خوشرو باقی بمانید. نگویید که برداشت او از کالای شما اشتباه است. به جای آن بگویید:« حرف معنی داری می زنید. بسیاری از مشتریان ما نظر شما را دارند، اما اجازه بدهید توضیحاتی را که به آنها دادم، با شما هم در میان بگذارم.»
براساس یک گفته قدیمی:« کسی که برخلاف اراده اش متقاعد شود، باز هم عقیده قبلی خود را دارد.» اگر بخواهید در مقام بحث و گفت و گو مشتری را تحت فشار بگذارید و او را متقاعد سازید، ممکن است سری به علامت تایید فرود آورد و با شما موافقت کند، اما بدانید که کالای شما را نخواهد خرید.
به جای اینکه با مشتری بحث و جدل کنید، راهی بیابید تا نگرانی او را از بین ببرید. طوری اعتراض او را رد کنید که راضی بشود.
شفافیت حرکت
مردم بر اساس دلیل و منطق خرید نمی کنند، آن ها خرید می کنند، چون شرایط مناسب است. محیط خرید، رفتار خرید را برمی انگیزد.
در استرالیا همایشی برگزار کردند که در آن در یک کلاس جانبی دوروزه، موضوع ایجاد«شرکت های کمپینی» را در تدریس می کردند. به تیم تبلیغاتی برگزار کننده ی همایش توصیه شد که به جای فروش بلیت، از اصولی به نام «شفافیت حرکت» که در کارگاه، آموزش داده بودند، استفاده کنند. این اصل به این صورت عمل می کند: با انتشار اعلامیه ای در سایت، خبر برگذاری کارگاهی به قیمت 795 دلار را اعلام کردند. توضیح دادند که کارگاه فقط برای 600 نفر در هر دو طرف کلاس است؛ چون قرار است به شدت تعاملی و دوطرفه باشد. این را هم اضافه کردیم که در صورتی کارگاه را برگزار می کنیم که حداقل 50 نفر در هر طرف از محل برگزاری باشند.
در 48 ساعت بیش از 175 نفر ابراز تمایل کردند. علاوه بر آن خیلی ها می خواستند تیم بازاریابی شان را هم همراه خودشان بیاورند.
به علاقمندان گفتیم که بلیت ها از نه صبح یک روز مشخص در دسترس قرار می گیرند و در کل فقط 120 بلیت موجود است و اعضای تیم هایی را شامل می شود که می خواهند همراه با خودشان بیاورند. در آخر اولین روز، تقریبا همه ی بلیت ها فروخته شد. در کم تر از ده روز از لحضه ای که این ایده را مطرح کردند، پول در حساب بانکی ظاهر شد. بلیت کارگاه ها از چهار ماه پیش فروخته شدند.
شفافیت حرکت، دلیل موفقیت این روش بود. مردم در فیسبوک می دیدند که 175 نفر خواهان شرکت در کارگاه هستند و اگر با دقت بیشتری نگاه می کردند متوجه می شدند که بعضی ها قصد دارند چند مهمان همراه خودشان بیاورند.
برای مردم توضیح دادند که چرا بیشتر از 120 نفر نمی توانند در کارگاه شرکت کنند تا مشتاق شوند و سریع تر ثبت نام کنند.
مردم چیزی که دیگران قصد فروشش را دارند، نمی خرند؛ آن ها چیزی را می خرند که دیگران می خرند