معرفی کتاب جزء از کل
کتاب جزء از کل (A fraction of the whole) نوشتهی استیو تولتز (نویسندهی استرالیایی متولد ۱۹۷۲ سیدنی) با ترجمهی پیمان خاکسار در اسفند ماه سال 2008 (1393) منتشر شد. جزء از كل نخستين رمان استيو تولتز نويسنده استراليايي است كه به خاطر نوشتن اين اثر نامزد دريافت جايزه بوكر شده و خيلي سريع كتابش جايگاهي مهم در تاريخ ادبيات استراليا پيدا كرده است. دومین اثر نویسنده، یعنی کتاب ریگ روان (Quicksand) در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
.
او کتاب را در مدت پنج سال نوشت. پیش از آن مشاغلی مثل عکاسی، فروشندهی تلفنی، نگهبان، کارآگاه خصوصی، معلم زبان و نویسندهی فیلمنامه داشت. خودش در مصاحبهای گفته:
«آرزوی من نویسنده شدن نبود، ولی همیشه مینوشتم. زمان بچگی و نوجوانی شعر و داستان کوتاه مینوشتم و رمانهایی را آغاز میکردم که بعد از دو و نیم فصل، علاقهام را برای به پایان رساندنشان از دست میدادم. بعد از دانشگاه دوباره به نوشتن رو آوردم. درآمدم خیلی کم بود و فقط میخواستم با شرکت در مسابقات داستاننویسی و فیلمنامهنویسی پولی دست و پا کنم تا بتوانم زندگیام را بگذرانم که البته هیچ فایدهای نداشت. زمانی که دائم شغل عوض میکردم یا بهتر بگویم، از نردبان ترقی هر کدام از مشاغل پایینتر میرفتم، برایم روشن شد هیچ کاری جز نویسندگی بلد نیستم. نوشتن یک رمان تنها قدم منطقیای بود که میتوانستم بردارم. فکر میکردم یک سال طول میکشد ولی پنج سال طول کشید. تولتز در جایی از کتاب میگوید که زمان نوشتن جز از کل تحت تاثیر “کنوت هامسون”، “لویی فردینان سلین”، “جان فانته”، “وودی آلن”، “توماس برنارد” و “ریموند چندلر” بودم.»
با وجودی که استیو تولتز (Steve Toltz) هیچ سابقه مشخص دیگری در حوزه نگارش و ادبیات و فضای رسانهای ندارد، ظاهراً همین دو کتاب (و در واقع همان کتاب اول) برای اینکه نام او در فهرست نویسندگان مطرح قرار بگیرد کافی بوده و برخی منتقدان، کتابش را یک اثر کلاسیک مدرن نامیدهاند.
اگر از معدود نقدهای منفی که بر اصل کتاب او وجود دارد بگذریم (مثلاً نقد نیویورک تایمز)، عمدهی منتقدان کتاب را مثبت ارزیابی کردهاند و بسیاری از نشریات مطرح دنیا، آن را به عنوان یک اثر ادبی ارزشمند مورد توجه قرار دادهاند.
درباره کتاب جزء از کل
کتاب جزء از کل در مورد مارتین و جسپر دین – پدر و پسر – است که هر کدام از یک زاویه خاص و متفاوت با عامه مردم به زندگی و اتفاقات آن نگاه می کنند. مارتین با باورهای خاص و گاه عجیب خودش سعی می کند پسرش، جسپر را به بهترین شکل ممکن تربیت کند و به همین خاطر داستان زندگی خودش را از همان دوران کودکی برای او تعریف می کند. داستانی که نشان می دهد زندگی او همیشه تحت تاثیر مارتین، برادر ناتنی اش قرار داشته است و…
مردم در رمان جزء از کل به دو قسمت تقسیم میشوند. عوام و خواص. خواص افرادی مثلتری، جسپر و مارتین هستند. افرادی که صاحب فکر و اندیشه خودشان هستند و به شکل واضحی خود را برتر از عوام میدانند و کنارهگیری از آنها و یا در مواردی استفاده ابزاری از آنها را به ارتباط درست با آنها ترجیح میدهند.
گروه دوم عوام هستند. افرادی که هیچ چیزی از خودشان ندارند. همه چیز را حاضر و آماده و بدون پرسش پذیرفتهاند و هرگز در آن تفکری نکردند. آنها بسیار بچه طور و ابلهاند و حتی اگر فردی از آنها بسیار باهوش و زیرک باشد باز هم نمیتواند خودش را به غول نبوغ خواص برساند.
لازم به گفتن است که این تقسیمبندی را راوی کتاب به ما ارائه میدهد. کسی که خودش را یکی از خواص میداند.
جزء از کل روایت طنزی از حوادث بسیار تلخ دارد. خواننده را در عین مبهوت گذاشتن میخنداند. بدشانسیهایی که پشت بدشانسی رخ میدهند و لحن طنز راوی که گویی در تعریف کردن آن اتفاقات با شنونده یا خواننده شوخی دارد میتوانند گاه بسیار خندهدار باشند. در واقع همین جذابیت و خندهدار بودن است که از طرفی خواننده را مایل به خواندن ۶۵۶ صفحه میکند و از طرف دیگر به او میفهماند که همه چیز در زندگی همینقدرپوچ و خندهدار است. حتی تلخترین های آنها.
مطمئنا هر کسی این رمان را خوانده باشد شگفت زده است از اینکه استیو تولتز چقدر استادانه و به زیبایی داستان را کش می دهد. نویسنده اتفاقات را صرفا برای اینکه به حجم کتاب خوب اضافه کند روایت نمی کند، بلکه از هر چیزی که نقل می کند می خواهد به نکته ای برسد.
پیمان خاکسار مترجم این کتاب در مقدمه میگوید:
« “جزء از کل کتابی” است که هیچ وصفی، حتا حرفهای نویسندهاش، نمیتواند حق مطلب را ادا کند. خواندن “جزء از کل” تجربهای غریب و منحصر به فرد است. در هر صفحهاش جملهای وجود دارد که میتوانید آن را نقل قول کنید. کاوشی است ژرف در اعماق روح انسان و ماهیت تمدن. سفر در دنیایی است که نمونهاش را کمتر دیدهاید. رمانی عمیق و پرماجرا و فلسفی که ماهها اسیرتان میکند. به نظرم تمام تعاریفی که از کتاب شده نابسندهاند. این شما و این “جزء از کل” »
تحسین های کتاب جزء از کل
«جزء از کل» از نادر کتابهای حجیمی است که به نهایت ارزش خواندن دارد. داستان در میانهی شورشی در زندان آغاز و در یک هواپیما تمام میشود و حتا یک صحنهی فراموششدنی در این بین وجود ندارد. یک کمدی سیاه و جذاب که هیچ چارهای جز پا گذاشتن در دنیای یخزدهاش ندارید.
Esquire
A rich father-and-son story packed with incident, humor, and characters reminiscent of the styles of Charles Dickens and John Irving
Los Angeles Times
یک داستان غنی پدر و پسری پر از ماجرا و طنز و شخصیتهایی که خواننده را یاد شخصیتهای چارلز دیکنز و جان ایروینگ میاندازند…
Los Angeles Times
Madcap and true in the way the best lies always are
New York Observer –
جنون آمیز و واقعی، همانطوری که بهترین دروغ ها جلوه می کنند.
یکی از بهترین کتابهایی که در زندگیام خواندهام. شما تمام عمرتان فرصت دارید که رمان اولتان را بنویسید ولی خدای من، «جزء از کل» کاری کرده که بیشتر نویسندهها تا پایان عمرشان هم قادر به انجامش نیستند… اکتشافی بیاندازه اعتیادآور در اعماق روح انسان و شاید یکی از درخشانترین و طنزآمیزترین رمانهای پستمدرنی که من شانس خواندنش را داشتهام. استیو تولتز یک شاهکار نوشته، یک رمان اول فوقالعاده که به ما یادآوری میکند ادبیات تا چه حد میتواند خوب باشد.
Ain’t It Cool News –
جایگاه جزء از کل در کنار «اتحادیهی ابلهان» است. داستانی که انگار ولتر و ونهگات با هم نوشتهاند.
Wall Street Journal –
«جزء از كل» قرائت مدرني است از هابيل و قابيل – مارتين و تري- با اين تفاوت كه تشخيص اينكه كدامشان هابيل و كدامشان قابيل است مشكل است و همينطور بازخواني تازهاي از الگوي پدركشي و پسركشي – مارتين و جسپر- و البته يك جنايت و مكافات امروزي. «جزء از كل» با وجود تكيه بر بعد درون و انديشه انباشته از ماجرا و اتفاق و تصادف و درگيري و كشمكشهاي بيروني است و تقريبا در هر چند صفحه حادثه يا ماجرايي رخ ميدهد تا جايي كه يادآور بهترين آثار ماجرا محور است و همينطور بهشدت داستانگوست و از دل اين داستان مضامين و جهانبيني خود را ارايه ميدهد. ماجراهايي كه انباشته از كشمكش و غافلگيرياند. اين داستانگو بودن مخاطب را در عين تفكر و تامل حسابي سرگرم ميكند و جذابيت بالاي آن موجب خوانشي لذت بخش ميشود. هر چند حجم بالاي آن و گاهي هجو زياده از حد برخي ار آنها موجب ميشود باورپذيري اثر آسيب ببيند. تولتز علاوه بر پرداخت مضاميني چون عشق، زندگي، جنون و ديوانگي، پيوند خانوادگي، خيانت، شرارت، ارتباط با ديگري، فلسفه، مهاجرت، جرم و جنايت، مرگ و… موضع تند و انتقادي نسبت به سيستم قضايي، آموزش و پروش، مهاجرت، بهداشت و رسانهها دارد.
انتقادي كه همراه با ريشخند و استهزاست. و همه اينها، يعني جمع تفكر و ماجرا و انتقاد و داستانگو بودن و پيوندشان با هم – اجزايي از يك كل بودن- مخاطب را به تحسين وا ميدارد. پايان اثر نيز چون شروعش با همان قوت و تاثيرگذاري رخ ميدهد و مخاطب را در گفتوگويي انتزاعي با جسپر وا ميدارد تا پاسخ سوال او را – اگر استنلي اين را چاپ كند چه كسي ميخواندش؟ هيچ كس؟- بدهد و بگويد يكي از شش ميلياردي است كه با وجود نداشتن چند روز وقت اضافه و داشتن ملالتي مسري مرتكب خوانش «جزء از كل» شده و لذتي وافر از آن برده است.
ترجمه خاكسار روان و خوشخوان است و موفق ميشود روح اثر و دنياي خاص آن را انتقال دهد. استفاده از واژهها و عباراتي كه بتواند نوع خاص انديشه شخصيتها و طنزيكه آن را منتقل و در عين حال پويايي وتر و تازگي آن را حفظ كند از مولفههاي ترجمه خاكسار است. در متن جمله يا عبارتي وجود ندارد كه ارتباط مخاطب را با اثر قطع كند و روايت پويا و روان تا به انتها ادامه دارد… با اين وجود ويژگي برجسته خاكسار در انتخاب اثري خاص و نويسندهاي تواناست براي معرفي به دنياي ادبيات فارسي.
madomeh –
در بخشی از کتاب جزء از کل آمده است:
“مردم همیشه شکایت میکنن که چرا کفش ندارن تا این که یه روز یه آدمی رو میبینن که پا نداره و بعد از اون شکایت میکنن که چرا مثل اون مرده، یه ویلچر برقی اتومات ندارن. چرا؟ چی باعث می شه که به طور ناخودآگاه خودشون رو از یک سیستم ملال آور به یکی دیگه پرت کنن؟ چرا اراده ما معطوف به جزئیاته و نه کلیات. چرا به جای کجا کار کنم؟ نمیگیم اصلاً چرا باید کار کنم؟ چرا به جای چرا باید بچه بیارم؟ میپرسن کی باید بچه بیارم؟ چرا ناگهان تغییر کشور نمیدیم؟ چرا همه فرانسویها نمیرن اتیوپی و اتیوپیها برن انگلستان و همه انگلیسی برن کارائیب و به همین ترتیب، تا بالاخره زمین رو به همون شکلی که باید با هم قسمت کنیم و از شر وفاداری شرم آور و اسفناک و متعصبانه نسبت به خاک خلاص بشیم؟ چرا نعمت داشتن اراده، حروم موجودی مثل انسان میشه که انتخابهای بیشماری داره ولی تظاهر به داشتن فقط یک یا دو انتخاب میکنه؟”
قسمت هایی از کتاب جزء از کل
وقتی بچه هستی، مدام از تو میپرسند: «حالا فرض کنیم همه مردم خودشون رو انداختن توی چاه. تو هم باید این کار رو بکنی؟».
وقتی بزرگ میشی ماجرا فرق میکنه. آدمها بهت میگن: آهای. همه داران میپرن تو چاه. تو چرا نمیپری؟
ما در زمینی قابل اشتعال زندگی میکنیم.
همیشه آتش هست. همیشه خانهها از دست میروند و زندگیها گم میشوند.
ولی هیچکس چمدانش را نمیبندد و به چراگاهی امنتر نمیرود.
فقط اشکشان را پاک میکنند و مردگانشان را دفن میکنند و بچههای بیشتر میآورند و پایشان را در زمین محکمتر میکنند.
بعضی وقتها حرف نزدن هیچ نوع زحمت و سختی ندارد.
اما گاهی وقتها، فشار و دردش از بلند کردن پیانو هم بیشتر است.
وقتی خیلی تلاش میکنی کسی را فراموش کنی، خودِ همین تلاش کردن به یک خاطرهی فراموشناپذیر تبدیل میشود.
حالا باید بکوشی تا این فراموش کردن را فراموش کنی و این چنین، یک خاطرهی فراموش نشدنی دیگر هم ایجاد میشود.
> لینک کتاب جزء از کل در سایت آمازون
> لینک کتاب جزء از کل در سایت گودریدز
مشخصات کتاب جزء از کل
نویسنده |
استیو تولتز |
مترجم |
پیمان خاکسار |
تعداد صفحات |
655 صفحه |
انتشارات |
چشمه |
موضوع |
رمان خارجی |
این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟